"آنها که همیشه پا روی جای پای دیگران می گذارند، هرگز جای پایی از خود نخواهند گذاشت." همچنین ایشان معتقدند " مرکز تربیت ژن استعدادهای درخشان و تحویل مجانی به سایر کشورها شده ایم"
پروفسور فرهود ، بنیانگذار، استاد و مدیر گروه ژنتیک انسانی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، در تاریخ چهارم فروردین ماه 1317 در تهران ( خیابان سیروس از محله های قدیمی تهران) دیده به جهان گشود.
پروفسور فرهود ژنتیک انسانی دانشکده بهداشت علوم پزشکی تهران
"آنها که همیشه پا روی جای پای دیگران می گذارند، هرگز جای پایی از خود نخواهند گذاشت." همچنین ایشان معتقدند " مرکز تربیت ژن استعدادهای درخشان و تحویل مجانی به سایر کشورها شده ایم"
پروفسور فرهود ، بنیانگذار، استاد و مدیر گروه ژنتیک انسانی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، در تاریخ چهارم فروردین ماه 1317 در تهران ( خیابان سیروس از محله های قدیمی تهران) دیده به جهان گشود. پدر ایشان، زنده یاد محمد فرهود، از جمله فرهیختگان این زادبوم بودند و به عنوان: دبیر فارسی و عربی، رییس دبیرستان و مدرس دانشگاه، فعالیت داشتند. داریوش از پدر، در خاطرات خود، به عنوان فردی؛ باهوش، منضبط، مهربان، میهن پرست، درستکار و با ایمان یاد می کند. مادر ایشان، مدتی دبیر بودند. ایشان حافظ قرآن بودند و دیوان حافظ شیرازی را نیز به طور کامل در ذهن داشتند.
در ابتدای کودکی، داریوش همراه با خانواده، به جهت شغل پدر، به جنوب کشور (ابتدا هفتگل و سپس مسجد سلیمان) نقل مکان کردند. بنابراین، داریوش سالهای آغازین تحصیل را در این شهرها (کلاس اول در دبستان هفتگل و از کلاس دوم تا پنجم ابتدایی در مسجد سلیمان) به اتمام رساند. با اتمام دورۀ ماموریت پدر، داریوش و خانواده شان به تهران بازگشتند و بدین ترتیب، وی سال ششم ابتدایی را در دبستان نوبنیاد رازی، و دورۀ دبیرستان را در مدارس رهنما، دارالفنون و البرز، که از بهترین مدارس کشور بود، به پایان رسانید. بزرگانی چون: فریدون سحابی، عزت ال.. سحابی، صادق قطب زاده، هوشنگ اتحاد ، فریدون فرخزاد و ... هم مدرسه ای ایشان بودند. از دبیران سرشناسی که داریوش در طول تحصیل خود در کلاس آنها حضور داشت می توان به زنده یادها: محمود بهزاد، دفتری، نیساری، بهبهانی و صالحی اشاره کرد.
در کنار تحصیل، داریوش علاقمندی های دیگری نیز داشت. از آنجا که داریوش در خانواده ای ادب دوست به دنیا آمده بود از همان دوران کودکی با آثار شعرای بزرگی همچون: حافظ، عسجدی، منوچهری، عنصری، پروین اعتصامی و از همه بیشتر سعدی، آشنا و به آنها علاقمند شد. داریوش از دوران نوجوانی اشعار فردوسی، مولانا و حافظ را می خواند اما، کسی که بیشترین تاثیر را در وی داشت و حتی در نگارش و انشا نیز از وی الگو می گرفت استاد سخن سعدی شیرازی بود. در کنار ادبیات، داریوش گرایش ویژه ای به پزشکی داشت. به طوریکه از همان دوران دبیرستان، در این زمینه مطالعه می کرد و یک داروخانۀ کوچک در خانه گردآوری کرده بود تا اگر کسی بیمار شد بتواند به او کمک کند. از آنجا که عموی داریوش ( دکتر فرهود) نیز پزشکی سرشناس بود و به عنوان رییس بهداری تبریز، شاغل بود، علاقمندی داریوش به پزشکی روز به روز افزایش یافت. داریوش گرایش خاصی به موسیقی نیز داشت و نواختن برخی آلات موسیقی چون: آکاردئون، ارگ، فلوت و جاز را آموخت. او در ورزش نیز به رشته های والیبال و دومیدانی علاقمند بود.
داریوش پس از آنکه به سن جوانی رسید تصمیم گرفت برای ادامۀ تحصیل به خارج از کشور برود. در سن 19 سالگی به قصد آلمان وطن را ترک کرد.
در زمان تحصیل خود در سن 24 سالگی نتوانست در یکی از امتحانات خود برای ورود به مرحله ی بعدی نمره ی قبولی را کسب کند و این امر برای او بسیار ناراحت کننده بود اما بعد از سپری کردن دوره ای کوتاه در کنار یکی از دوستان خود در لندن ، برای 10 سال آینده ی خود برنامه ریزی کرد و با خود عهد بست تا به آنچه در سر دارد و آنچه در دل می پروراند نرسیده، از تلاش، سخت کوشی و پیگیری دست برندارد.
پس از بازگشت از لندن، داریوش که زندگی مرفهی داشت، از تجملات دوری گرفت و از شهر ماینس به شهر ارلانگن رفت و در آنجا یک اتاق کوچک زیرشیروانی اجاره کرد و زندگی بسیار ساده ای را در پیش گرفت. چرا که او به این باور رسیده بود که انسان در رفاه نمی تواند به کمال دست یابد. داریوش برای پدرش نوشت که بورس گرفته و تحصیلاتش تمام شده با وجود آنکه تحصیلاتش هنوز تمام نشده بود او می خواست خودش خرج تحصیلش را بپردازد. بدین ترتیب برای کسب درآمد به عنوان کشیک شبانه در یک بیمارستان به کار پرداخت. مجید سمیعی که از هم دوره ای های داریوش بود نیز در همان بیمارستان مشغول به کار بود.افراد دیگری نیز مانند: سروستانی، رحمانزاده، صفاری، سیف الدینی پور و … دیگر دانشجویان ایرانی بودند که شمار کل آنها در شهر ماینس به چند صد نفر می رسید. بدین ترتیب داریوش روزها درس میخواند و شب ها کار می کرد.
در زمان تحصیل در علم طب، داریوش با رشته انسان شناسی آشنا شد. داریوش، انسان شناسی را به عنوان رشتۀ دوم خود قرار داد. در کنار این دو رشته داریوش علاقمندی زیادی به روانشناسی نشان داد و در این رشته نیز وارد شد اما به دلیل بازگشت به ایران نتوانست پایان نامۀ خود را در این زمینه ارائه کند.
در نهایت، داریوش توانست همه مراحل تحصیل خود را طبق برنامه ریزی اش تا درجۀ دکتری پیش ببرد.
دکتر فرهود در اوایل اردیبهشت ماه 1351 به ایران بازگشت. در تیر یا مرداد ماه همان سال برای مطالعۀ ایل قشقایی، با یک گروه تحقیقاتی که به سمت آباده و شیراز می رفتند، به شکل افتخاری، همراه شد. دکتر فرهود، در سال 1351 اولین گروه دانشگاهی در ایران را به نام "گروه ژنتیک انسانی و انسان شناسی" را تشکیل داد و در سال 1352 مشاورۀ ژنتیک را در دانشکدۀ بهداشت پایه گذاری نمود. از آنجا که، در دانشگاه مشاوره دادن کار سختی بود و برخی افراد را به دانشگاه راه نمی دادند، او در سال 1354 اولین مرکز مشاورۀ ژنتیک را در خیابان امیر اتابک راه اندازی و به این ترتیب اولین بخش خصوصی مشاورۀ ژنتیک را پایه گذاری کرد که پس از مدت کوتاهی به زایشگاه خیابان مولوی منتقل شد.
از اوایل ورود به ایران، آقای میرفخرایی، دکتر سراج ، خانم خواجه نوری و شجع زاد، تهیه کنندگان برنامه ای در تلویزیون به نام "دانش" بودند که بعدها به نام "راهی به سوی تندرستی" ادامه یافت که از دکتر فرهود در این برنامه دعوت شد و بدین ترتیب، وی به صورت هفتگی در تلویزیون برنامه داشت. این برنامه تا مدت ها پس از انقلاب 1357 نیز ادامه یافت.
در حدود سال 1354 یا 1355 نمایندۀ سازمان جهانی بهداشت برای شرکت در یک کنگره به ایران آمد و پس از بازگشت به ژنو ، پروفسور داریوش فرهود را به عنوان کارشناس رسمی سازمان جهانی بهداشت در رشتۀ ژنتیک انسانی معرفی کرد. همچنین ، پس از افتتاح فرهنگستانی به نام علوم جهان سوم در ایتالیا که موسس آن پروفسور عبدالسلام بود، پروفسور داریوش فرهود را نیز به عنوان عضو این فرهنگستان انتخاب نمود.
پروفسود داریوش فرهود در سال 1357، در سن 40 سالگی با همسر فعلی خود که او هم پزشک بود، ازدواج کرد. همسر وی که فردی بسیار معنوی و با ایمان است تاثیر بسیار شگرفی در روند زندگی معنوی و فرهنگی وی داشته است.
پروفسور داریوش فرهود توانست در حدود سال 1360 کلینیک ژنتیک دکتر فرهود افتتاح کرده که این کلینیک با مدیریت وی از همان زمان به طور رسمی شروع به کار کرد و تا کنون نیز فعال است و بیش از 78 هزار خانواده برای مشاورۀ زنتیکی به آنجا مراجعه کرده اند.
پروفسور داریوش فرهود در طول فعالیت خود خدمات گوناگونی را در سطح آموزشی، پژوهشی، برنامه ریزی، فرهنگی ، اطلاع رسانی و آموزش همگانی ارائه نمودند. از مهم ترین خدمات پژوهشی ایشان می توان به کشف Transferin B- Iran و نیز کشف نوعی بیماری به نام Sever Multiple Sclerosis (Farhud Type) که شجره¬نامه آن بزرگترین شجره¬نامه در دنیای پزشکی است، اشاره کرد.
در زمینه ی نگارش و ترجمه ی کتاب نیز ایشان پیش قدم بودنند می توان به کتب زیر اشاره نمود :
• اصول ژنتیک پزشکی بر اساس کتاب medicine thompson & thompson Genetics in و ده ها منبع دیگر، منصور میرزایی، حامد اختیاری، داریوش فرهود، ناشر: کتاب میر - 1382
• کتابچه ای برای خانواده هایی که می خواهند دربارهٔ سندرم ترنر بیشتر بدانند، لین تش، فرح عزیزی (مترجم)، داریوش فرهود (مترجم)، ناشر: دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، شاهد و ایثارگران - 1381
• ژنومیک و تغذیه، سمیه اطهاری نیک عزم (مترجم)، داریوش فرهود (زیرنظر)، مهدی فصیحی رامندی (زیرنظر)، عاتکه موسوی نسل خامنه (زیرنظر)، مهشید معتمد رسا (زیرنظر)، ناشر: کلک سیمین
• ایران فرهنگی - نخستین ساکنان، فرمانروایان، پایتخت ها و پرچم های ایران، انتشارات صبا، 1392
زمینه های فعالیت علمی پروفسور داریوش فرهود عبارتند از:
ژنتیک پزشکی، ژنتیک جمعیت های انسانی، مشاورۀ ژنتیک و تشخیص پیش از تولد، اخلاق در علوم و فناوری به ویژه ژنتیک پزشکی، انسان شناسی، سبک زندگی، پزشکی و بهداشت سالمندان.
منابع www.drfarhud.com
با عضویت در خبرنامه پیـام امیـد از طریق ایمیل یا موبایل می توانید از برگزاری کمپین های کمک رسانی و رویدادها ما با خبر شوید
وب سایت پیام امید چارچوبی را برای جمع آوری کمک های مردمی و اعطای آن به نیازمندان فراهم می آورد. با پیام امید خیرین کمک های خود را به دست نیازمندان واقعی می رسانند. کمک های کوچک شما در کنار پیام امید نیازهای بزرگی را برآورده می کند