رخشنده اعتصامی در 25 اسفند 1285 در تبریز زاده شد ، او تخلص «پروین» را برای خود انتخاب کرد که تا آن زمان نامی مرسوم برای دختران نبود بعدها پروین نام خود را از رخشنده به پروین تغییر داد . پروین آخرین فرزند یوسف اعتصامی و اختر شوری بخشایشی ، بود و سه برادر بزرگتر از خود به نام های ابوالحسن، ابوالفتح و ابوالنصر داشت.
یوسف اعتصامی، در سال 1288 هجری خورشیدی به عنوان نمایندهی مردم تبریز در مجلس شورای ملی انتخاب شد. به همین دلیل در سال 1291 هجری خورشیدی در هنگامی که پروین 6 سال داشت، به همراه خانواده اش از تبریز به تهران مهاجرت کرد . پروین از کودکی با مشروطه خواهان و چهره های فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت.
رخشنده اعتصامی پروین یوسف اعتصامی
رخشنده اعتصامی در 25 اسفند 1285 در تبریز زاده شد ، او تخلص «پروین» را برای خود انتخاب کرد که تا آن زمان نامی مرسوم برای دختران نبود بعدها پروین نام خود را از رخشنده به پروین تغییر داد . پروین آخرین فرزند یوسف اعتصامی و اختر شوری بخشایشی ، بود و سه برادر بزرگتر از خود به نام های ابوالحسن، ابوالفتح و ابوالنصر داشت.
یوسف اعتصامی، در سال 1288 هجری خورشیدی به عنوان نمایندهی مردم تبریز در مجلس شورای ملی انتخاب شد. به همین دلیل در سال 1291 هجری خورشیدی در هنگامی که پروین 6 سال داشت، به همراه خانواده اش از تبریز به تهران مهاجرت کرد . پروین از کودکی با مشروطه خواهان و چهره های فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبان های فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش در منزل آموخت و پس از آن به مدرسهی آمریکایی ایران کلیسا رفت و در سال 1303 تحصیلاتش را در آنجا به پایان رسانید. او در تمام سال های تحصیلش از دانش آموزان ممتاز بود و حتی مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. او هم زمان با تحصیل، شعر نیز می سرود
اعتصامی از پیروان «جریان تلفیقی» است. اشعار او اغلب از حوادث و اتفاقات شخصی و اجتماعی خالی اند. در میان اشعار او، شعری وجود ندارد که با کمک آن بتوان صراحتاً شخص شاعر را شناخت. شعر اعتصامی از دیدگاه طرز بیان مفاهیم و معانی، بیشتر به صورت «مناظره» و «سؤال و جواب» است. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این لحاظ در میان شاعران فارسی برجسته ساخته است. این مناظره ها نه تنها میان انسان ها و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیاء – از قبیل سوزن و نخ – نیز اتفاق می افتد. اعتصامی در بیان مقاصد خود از هنرهای شخصیت بخشی و تخیل و تمثیل، با شیوایی کم نظیری استفادهی بسیار کرده است.
پروین شعرهایش را در حضور شاعران و دانشمندانی مانند علی اکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصرالله تقوی که از دوستانپدرش بودند می خواند و مورد تشویق آن ها قرار می گرفت. پروین اعتصامی در هجده سالگی فارغ التحصیل شد .
در خرداد 1303، جشن فارغ التحصیلی پروین در مدرسه برپا شد. او در آن جشن دربارهی بی سوادی و بی خبری زنان ایران حرف زد. اعتصامی در بخش هایی از سخنان اش که به " اعلامیه زن و تاریخ" معروف است، می گوید:
"داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تربیت و تعلیم است. تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گستردهی معرفت مستفیض نماید. ایران، وطن عزیز ما که مفاخر و مآثر عظیمهی آن زینت افزای تاریخ جهان است. ایران که تمدن قدیمش اروپای امروز را رهین منت و مدیون نعمت خویش دارد. ایران با عظمت و قوتی که قرنها بر اقطار و ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شداید شرق سهم وافر برده، اکنون دنبال گمگشتهی خود می دود و به دیدار شاهد نیکبختی می شتابد. پیداست برای مرمت خرابیهای زمان گذشته، اصلاح معایب حالیه، و تمهید سعادت آتیه، چه مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک این پرتگاه ها را عبور نماید. امیدواریم به همت دانشمندان و متفکرین، روح فضیلت در ملت ایجاد شود و با تربیت نسوان اصلاحات مهمهی اجتماعی در ایران فراهم گردد. در این صورت بنای تربیت حقیقی استوار خواهد شد و فرشتهی اقبال در فضای مملکت سیروس و داریوش بال گشایی خواهد کرد. "
پروین اعتصامی در 19 تیرماه 1313 با پسر عموی پدرش «فضل الله اعتصامی گرکانی» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد و ازدواج به همراه همسرش برای زندگی به کرمانشاه رفت. همسر پروین از افسران شهربانی و هنگام ازدواج با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. پروین پس از تقریباً دو ماه زندگی با همسرش به خانه پدرش بازگشت و 9 ماه بعد، در 14 مرداد 1314، از وی جدا شد. ابوالفتح اعتصامی، برادر پروین، علت جدایی پروین اعتصامی از همسرش را اختلافات روحی و اخلاقی پروین با همسرش و «ناسازگاری روحیه نظامی همسر با روح لطیف و آزاد پروین» دانسته است.
پروین تا پایان زندگی اش با هیچ کس دربارهی این ازدواج ناموفق سخن نگفت و فقط غزلی در این باره سرود که سه بیت نخست آن با این ابیات آغاز می شود:
جز سرزنش و بدسری خار چه دیدی ؟ ای گل تو زجمعیت گلزار چه دیدی ؟
غیر از قفس ای مرغ گرفتار چه دیدی ؟ رفتی به چمن لیک قفس گشت نصیبت
جز مشتری سفله به بازار چه دیدی ؟ ای شمع دل افروز تو با این همه پرتو
پدر پروین پیش از ازدواج پروین، با چاپ مجموعه اشعار او مخالف بود و این کار را با توجه به اوضاع و فرهنگ روزگار، نامناسب می دانست. او فکر می کرد دیگران چاپ اشعار یک زن جوان را، راهی برای پیدا کردن همسر به حساب آورند. اما پس از ازدواج پروین و جدایی از همسرش به این کار رضایت داد. پیش از نخستین چاپ دیوان پروین، بعضی از اشعار پروین در مجله بهار، (منتخبات آثار) از سید ضیا هشترودی و (امثال و حکم) از دهخدا چاپ شده بودند. از انتشار نخستین چاپ دیوان او در سال 1314 هجری خورشیدی توسط چاپخانه مجلس شورای ملی که همراه با مقدمهی از ملک الشعرای بهار بود، بسیار استقبال شد. سعید نفیسی در روزنامهی ایران به معرفی دیوان پروین پرداخت و وزارت معارف برای تقدیر از پروین، به او نشان علمی اهدا کرد. این باعث خارج شدن پروین از انزوای پس از طلاقش شد. نخستین مجموعه شعر پروین، شامل اشعاری بود که وی تا پیش از 30 سالگی سروده بود و بیش از 150 قصیده، قطعه، غزل و مثنوی داشت. البته دیوان پروین شامل همهی اشعار سروده شده توسط او نیست، زیرا او چند سال پیش از مرگش، قسمتی از اشعارش را که مطابق میلش نبوده را سوزانده است
پروین اعتصامی پس از نخستین چاپ دیوان اشعارش، در زمانی که عیسی صدیق بر دانشسرای عالی ریاست داشت، به عنوان مدیر کتاب خانهی آن از خردادماه 1315 مشغول به کار شد. علت این کار این بود که پروین فضای دانشسرای عالی و کتابخانهی آن را با روحیهی خود سازگارتر می دانست. نظم و ترتیب پروین در کتاب خانه زبان زد دانشجویان و استادان بود. علاوه بر این، پروین بر پشت جلد برخی کتاب ها اظهار نظرهایی می نوشت که شاید هنوز باقی باشد، اما انزواطلبی پروین باعث شد او به کار خود در دانشسرای عالی ادامه ندهد و پس از 9 ماه و از آغاز سال 1316 هجری خورشیدی، به کار خود در آن جا پایان دهد.
در زمان حیات پروین اعتصامی، دولت به دانشمندان، علما و بزرگان علم و ادب، مدال های لیاقت یا نشان های دولتی اعطا می کرد؛ مدالی که نشانه سپاس و احترام دولت از خدمات علمی و فرهنگی فرد موردنظر است، و سپس دولت آن ها را در مراسمی خاص مورد قدردانی قرار می داد. در سال 1315، مدال درجه سه لیاقت به پروین داده شد ولی او این مدال را قبول نکرد. او حتی پیشنهاد رضاشاه را برای تدریس ملکه و ولیعهد نپذیرفت زیرا به گفته خودش، اعتقاداتش در مورد ایستادگی در برابر استبداد، به او اجازه نمی داد در چنین مکان هایی حاضر شود. او پس از رد کردن مدال لیاقت، شعر «صاعقه ما ستم اغنیا ست» را سرود.
کای پسر ، این پیشه پس از من تر است برزگری پند به فرزند داد
نوبت خون خوردن ورنج شماست مدت ما جمله به محنت گذشت
خرمی مزرعه ، ز آب و هوا ست کشت کن آنجا که نسیم و نمی است
مرگ پدر پروین در دی ماه 1316 در سن 63 سالگی او را مدتی از کار ادبی اش بازداشت. پروین پس از مرگ پدرش، بسیار منزوی شد و تنها مکاتباتی با سرور مه کامه محصص لاهیجانی و رفت وآمدهای اندکی با خانوادهی سیمین بهبهانی داشت. در آن زمان از طرف وزارت معارف از پروین درخواست شد که به مناسبت «هفتصدمین سال تصنیف گلستان و بوستان»، قطعه ای در ستایش مقام سعدی بسراید. هرچند عبدالحسین زرین کوب این دوران زندگی پروین را «دوران تلخی و حسرت» توصیف کرده است.
پروین اعتصامی در فروردین 1320 به بیماری حصبه مبتلا شد. این در زمانی بود که برادر وی، ابوالفتح اعتصامی، دیوان او را برای دومین چاپ آماده می کرد. اما وخیم بودن وضعیت پروین باعث می شود که او در 3 فروردین در خانه بستری شود. گفته شده سهل انگاری پزشک او در معالجه پروین سبب مرگ او شده است؛ زیرا در شب 14 فروردین وضعیت پروین بسیار وخیم می شود. خانوادهی او کالسکه ای به دنبال پزشک معالجش می فرستند اما او نمی آید. و سرانجام پروین اعتصامی در تاریخ 15 فروردین 1320 در سن 34 سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در آرامگاه خانوادگی به خاک سپرده شد. او در هنگام مرگ، در آغوش مادرش، جان سپرد. پس از مرگش، قطعه ای با عنوان «این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده ام» از او یافتند که مشخص نیست او چه زمان برای سنگ مزار خود سروده بود؛ که آن قطعه را بر سنگ مزارش نقش کردند.
پس از مرگ پروین، مراسم رسمی دولتی به مناسبت بزرگداشت برگزار نشد. مدیر کانون زنان ایران، به دلیل برخی مسایل سیاسی، از برگزاری مجلس یادبود برای پروین در آن کانون خودداری کرد. از پاسخ محرمانه فرمانداری قم در تاریخ هجدهم فروردین 1320 به تلگراف وزارت کشور در باب «موضوع حمل جنازه دختر اعتصام الملک»، به روشنی می توان دریافت که دستگاه امنیتی رضاشاه نسبت به او حساسیت داشته است. این حساسیت می تواند ریشه در رد کردن نشان لیاقت توسط پروین داشته باشد. اما پس از برکناری رضاشاه از قدرت و به حکومت رسیدن محمدرضاشاه، دوستان و علاقه مندان پروین به مناسبت نخستین سالگرد مرگ او در فروردین 1321، مجلس یادبودی برای وی برپا کردند و با سرودن اشعار نسبت به سکوت و بی مهری دوران استبداد در حق پروین واکنش نشان دادند
در طول زندگی پروین، عواملی چون پدر وی، دوستان پدرش، مدرسه آمریکایی و از همه مهم تر تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران، بر شخصیت و اندیشه پروین تأثیرگذار بوده اند. یوسف اعتصامی به دلیل شغل مترجمی و همچنین انتخاب شدن به عنوان نمایندهی مجلس، چهره ای سیاسی به شمار رفت و همین باعث آشنایی پروین با ادبیات کلاسیک غربی شد. محافل ادبی یوسف اعتصامی که از محتوایی عمیق برخوردار بودند در شکل گیری دیدگاه سیاسی پروین نقش مهمی داشتند . همچنین حضور پروین در مدرسه آمریکایی ایران باعث آشنا شدن وی با اندیشه های غربی و مسائل زنان در غرب شد.
دوران زندگی پروین با صدور فرمان مشروطیت، فروپاشی حکومت قاجار، بر تخت نشستن رضا شاه و جنگ جهانی اول همراه بود که تمامی این رویدادها باعث آگاه شدن پروین به مسائل روزگار خود و حساس شدن او به این رویدادها شد. پروین در دورانی زندگی می کرد که هر دو یا سه سال تحولی سیاسی رخ می داد. به علت کمبود روزنامه و دیگر وسائل ارتباط جمعی در آن زمان، تنها راه آشنایی پروین با مسائل سیاسی، پدرش بود. شعر پروین شامل مسائلی چون ظلم ستیزی، فقر ستیزی، عدالت خواهی و آرمان خواهی است. علی اصغر دادبه مدعی است به همین علت بسیاری پروین را از معماران تاریخ و اندیشه سیاسی ایران دانسته اند.
پروین در طول عمر خود دربارهی ارتقاء رتبه و مقام زن کوشید و حتی شعری نیز به نام «زن در ایران» در این باره سروده است. به نوشتهی حداد عادل، سرودن «زن در ایران» به مناسبت دستور رفع حجاب توسط رضاشاه بوده است . به عقیدهی او، گرچه در ابیات اولیه اشاره به ظلم ها و محدودیت هایی دارد که در آن روزگار برای زنان وجود داشته، اما بیشتر شامل نصیحت به زنان است که در بند ظاهر و زینت و لباس نباشند و ساده زیستی و تقوا و دانش دوستی را پیشه کنند؛ از این رو با اوضاع زنان متجدد آن روزگار انطباق کامل ندارد. با این حال این شعر تنها شعر دیوان پروین است که در آن یکی از کارهای رضاشاه مورد تأیید پروین قرار گرفته و به سبب تأیید کشف حجاب و مذمّت چادر موجب ناخشنودی عده ای شده است. همچنین پروین در این شعر، به تیره روزی زنان و وضعیت بد حقوق آنان در جامعه مانند منع زنان از سوادآموزی، پرداخته است. او همچنین زن را اسیر نادانی و پریشانی اوضاع جامعه می داند. این قصیده در حقیقت 26 بیت دارد؛ اما از چاپ سوم دیوان پروین به بعد، چهار بیت آخر این شعر به دلیل مغایرت با احکام اسلام در مورد حجاب، حذف شده است و تنها 22 بیت اول، ذکر می شود.
بیست و پنجم اسفندماه در تقویم رسمی ایران، به مناسب سالروز تولد پروین اعتصامی، «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نامگذاری شده است دانشسرای عالی پس از انقلاب فرهنگی ایران، به دانشگاه خوارزمی تغییر نام یافت و امروزه پروین اعتصامی از مفاخر آن دانشگاه محسوب می شود.
منابع
تاریخچه ی زندگانی پروین اعتصامی اثر ابوالفتح اعتصامی_ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی اثر علی اصغر دادبه_ با چراغ و آینه اثر محمدرضا شفیعی کدکنی _ دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان اثر قاسم قالیباف _ زندگانی پروین اثر مهناز بهمن
با عضویت در خبرنامه پیـام امیـد از طریق ایمیل یا موبایل می توانید از برگزاری کمپین های کمک رسانی و رویدادها ما با خبر شوید
وب سایت پیام امید چارچوبی را برای جمع آوری کمک های مردمی و اعطای آن به نیازمندان فراهم می آورد. با پیام امید خیرین کمک های خود را به دست نیازمندان واقعی می رسانند. کمک های کوچک شما در کنار پیام امید نیازهای بزرگی را برآورده می کند