بدرالزمان قریب گرگانی 1 شهریور 1308 در تهران به دنیا آمد ایشان از نوادگان شمس العلما قریب گرکانی و خاندان نامدار قریب است.
در خانواده ای فرهنگی و ادبی بالید. پدر و مادر اهل تهران و اجدادش برآمده از منطقهای به نام گَرَکان، روستایی نزدیک اراک، بودند.
دوران دبستان و دبیرستان را در مدرسه منوچهری (ژاندارک قدیم) سپری کرد. در آنجا با زبان فرانسه هم آشنا شد. پس از آن به مدرسه نوربخش رفت و دیپلم طبیعی خود را گرفت اما به دلیل ناراحتی چشم، چند سال به ناچار از ادامه تحصیل بازماند. در این دوران هرگاه چشم یاری میکرد، شاهنامه، مثنوی، حافظ و نظامی میخواند.
بدرالزمان قریب گرگانی خاندان
بدرالزمان قریب گرگانی1 شهریور 1308 در تهران به دنیا آمد ایشان از نوادگان شمس العلما قریب گرکانی و خاندان نامدار قریب است.
در خانواده ای فرهنگی و ادبی بالید. پدر و مادر اهل تهران و اجدادش برآمده از منطقهای به نام گَرَکان، روستایی نزدیک اراک، بودند.
دوران دبستان و دبیرستان را در مدرسه منوچهری (ژاندارک قدیم) سپری کرد. در آنجا با زبان فرانسه هم آشنا شد. پس از آن به مدرسه نوربخش رفت و دیپلم طبیعی خود را گرفت اما به دلیل ناراحتی چشم، چند سال به ناچار از ادامه تحصیل بازماند. در این دوران هرگاه چشم یاری میکرد، شاهنامه، مثنوی، حافظ و نظامی میخواند. این وقفه، او را بار دیگر به علاقهی دوران کودکی اش یعنی شعر و ادبیات بازگرداند. بدری از همان دوران کودکی گاهی شعر می سرود. در ایام بیماری، دلبستگی به ادبیات، بیش از پیش قوت گرفت بدرالزمان قریب بنا داشت در دانشگاه رشتهی پزشکی بخواند. اما علاقه به ادبیات، راهی دیگر پیش رویش گذاشت. در سال 1333 در کنکور ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد. دوران دانشجویی او مصادف بود با دوران بسیار آشفتهی تاریخ ایران: دوران بعد از کودتا و محاکمه دکتر مصدق.
در دورهی لیسانس شاگرد اول شد و به مقطع دکترای رشتهی ادبیات دانشگاه تهران راه یافت. کلاس هایی که با استادان بنامی چون محمد معین، احسان یارشاطر، پرویز ناتل خانلری و ابراهیم پورداود گذراند، دریچهی جدیدی از ادبیات و تاریخ ایران را به روی او گشود و بدرالزمان به زبان های باستانی و میانه ایران علاقمند شد. پس از یک سال، بنا به علاقه اش به زبان های پهلوی و اوستایی و برای شناخت ریشه فرهنگ های ایرانی با گرفتن بورس از دانشگاه پنسیلوانیا راهی آمریکا شد و در آنجا به پیشنهاد مارک دِرسدِن استاد ایران شناسی که «خُتَنی شناس» بود، وارد دنیای پر رمز و راز زبان سغدی شد. این هر دو زبان، در شمار زبان های ایرانی میانهی شرقی است. قریب پس از گرفتن مدرک فوقلیسانس از دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا، به دلیل رنج دوری از خانواده و غربت تصمیم میگیرد راهی وطن شود تا دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران را که روزی رها کرده بود، ادامه دهد. برادر از او می خواهد بماند و تحصیلاتش را ادامه دهد. دلگرمیها و حمایتهای شمس الدین قریب، او را تشویق به ماندن و تحمل مشقت های راه می کند. برادر ترتیبی میدهد که مادر و خواهر بدرالزمان به ژنو سوئیس بروند و آنجا دیدار تازه کنند. اگر تشویق و ترغیب های شمس الدین نبود چه بسا سرنوشت دیگری برای بدرالزمان رقم می خورد و عرصهیکمترشناخته شده زبان های ایرانی میانهی شرقی همچنان محجور می ماند .
قریب دلش می خواست دانش جدیدی را تجربه کند که در کشورش کمتر شناخته شده بود تا بتواند از این رهگذر خدمتی کند. به همین سبب هفت سال دوری و رنج غربت را بر خود هموار کرد تا با توشه ای غنی از یافته ها و آگاهی های نو به وطن بازگردد و اثربخش باشد. پس از گرفتن مدرک دکترا از آمریکا، در سال 1344 راهی وطن شد. به ایران که بازگشت در دانشگاه پهلوی شیراز مشغول تدریس شد تااینکه برای فرصتی مطالعاتی مجدداً، به آمریکا رفت. سال 1350 که به ایران بازگشت، گروه زبان شناسیِ همگانی و گروه فرهنگ و زبان های باستانی در دانشگاه تهران تأسیس شده بود. فرصت مغتنمی بود که بدرالزمان قریب به تهران منتقل شود. وی نزدیک سی سال تدریس کرد و یافته هایش را در اختیار شاگردانی قرار داد که بسیاری از آنان نظیر زهره زرشناس اکنون در زمره استادان برجسته در حوزهی زبان شناسی به شمار می روند.
بدرالزمان قریب در سال 1377 به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و در سال 1378 سرپرست گروه گویششناسی انتخاب شد و در سال 1383 نیز مدیریت گروه زبانهای ایرانی را به عهده گرفت.
قریب آثار و تألیفاتی دارد که «فرهنگ سغدی» در دو جلد مشهورترین آن هاست. این کتاب تاکنون دو بار تجدید چاپ شده است. اثر یادشده حاوی واژگان و لغات و ترکیبات سغدی است. واژگان متعدد سغدی از متون بودایی، مانوی و مسیحی استخراج و در این فرهنگ گردآوری شده است. بسیاری از متون کهن ایرانی با بهره گیری از این فرهنگ، تصحیح و خوانده شده است. کتاب زبان های خاموش اثر یوهانس فریدریش که قریب با همکاری یدالله ثمره آن را ترجمه کرده است، از دیگر آثار مهم وی به شمار می رود. «فرهنگ سغدی» در 1374 و «زبان های خاموش» در 1366 به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.
قریب در 1377 از طرف انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و در 1381 به عنوان چهرهی ماندگار برگزیده شد و به پاس خدمات ارزنده علمی اش در دی ماه1387، هفدهمین قالیچه ابریشمی جایزه ادبی تاریخی بنیاد موقوفات محمود افشار را دریافت کرد.
آثار علمی قریب که خود نشان از تلاش های بی وقفه او در امر پژوهش و تحقیق دارد، بیانگر روح تشنه او برای کشف دنیای جدیدی از زبان های خاموش بود که طی سالیان دراز مغفول مانده بود. او همهی عمر را صرف خواندن و نوشتن و پژوهش کرده و به قول خودش غیر از این هم کار دیگری نکرده است. "من تنها درس خواندم و کتاب نوشتم و جز این کار دیگری هم نکردم. "
قریب در همان سن جوانی که دانشجوی دانشگاه تهران بود، درباره دانش خود معتقد بود: "آن اندازه بدانم که بدانم که ندانم، میزان معلومات نسبی است. من وقتی خود را با دیگران میسنجم می بینم چندان بیسواد نیستم و چون در خود فرو می روم جهل مرکب می یابم. زبان فرانسه را آنچنان که خوب بگویم و خوب بنویسم و خوب دریابم می دانم. انگلیسی را نیز آن چنان که بتوانم اندکی بگویم، خوب دریابم و بخوانم و زبان تازی را هم به اندازه ای که بتوانم دریابم."
قریب با تسلط کامل بر شش زبان باستان فارسی باستان، اوستایی، فارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی و سکایی و سانسکریت نزدیک به سی سال عهده دار تدریس زبان های ایران باستان و میانه در گروه فرهنگ و زبانهای باستان دانشگاه تهران، بوده است. دکتر قریب زمانی که شروع به تدریس زبان سغدی کرد چون نه متن سغدی مشخصی برای تدریس در دسترس داشت نه گرامری در این زمینه، به همین دلیل شروع کرد به ترجمه متن «وسنتره جاتکه» که روایت سغدی داستان تولد بودا بود تا در تدریس از آن استفاده کند. این کتاب در سال 1371 چاپ شد. او مدتی بعد به نوشتن صرف زبان سغدی همت گماشت و دو مقاله درباره صرف اسم در زبان سغدی و نظام فعل در این زبان نوشت که در مجله «زبانشناسی» به چاپ رسید.
دکتر قریب برای نخستین بار با زوندِرمان دانشمند برجسته آلمانی زبان های ایرانی و مانیشناس بزرگ در کنگره میتراشناسی (تهران 1975) آشنا شد. در این همایش که بسیاری از ایرانشناسان جهان شرکت داشتند، ریچارد فرای دو جوان را به قریب معرفی کرد که هر دو در زبان سغدی کار میکردند: یکی وِرنِر زوندِرمان و دیگری نیکلاس سیمزویلیامز بود که هر دو از بزرگترین محققان مطالعات ایرانی در جهان شدند.
ایشان در طول عمر 91 ساله ی خود ، 12 مقاله به زبان فارسی _ 4 مقاله به زبان انگلیسی و یک مقاله به زبان فرانسه منتشر کرد که از این تعداد 10 مقاله درباره زبان سغدی ( از زبان های ایرانی شاخه شمال شرقی ) است . همچنین ایراد سخنرانی درباره زبان سغدی ، در کنگره های بین المللی در سال 1376-1375 از جمله فعالیت های علمی وی به شمار می رود .
کتاب تحلیل ساختار فعل در زبان سُغدی (انگلیسی)_ کتاب زبان های خاموش تألیف یوهانس فردریش و با ترجمه یدالله ثمره و بدرالزمان قریب (که در سال 1365 به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد)_ داستان تولد بودا_ فرهنگ سُغدی (سغدی - فارسی – انگلیسی) و کشف کتیبه پهلوی در چین ،از جمله آثار برجای مانده از قریب به شمار می روند.
بدرالزمان قریب پس از سال ها تألیف و نگارش کتاب های مختلف و تلاش برای احیای آثار برجای مانده از ایران باستان، سرانجام در 7 مرداد 1399 خورشیدی چشم از جهان فروبست.
منابع
ویژه نامه طواف شمع، شماره 22، (مفاخر آفتاب خاندان قریب) _کتاب زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر بدرالزمان قریب_ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی_ روزنامه ایران
با عضویت در خبرنامه پیـام امیـد از طریق ایمیل یا موبایل می توانید از برگزاری کمپین های کمک رسانی و رویدادها ما با خبر شوید
وب سایت پیام امید چارچوبی را برای جمع آوری کمک های مردمی و اعطای آن به نیازمندان فراهم می آورد. با پیام امید خیرین کمک های خود را به دست نیازمندان واقعی می رسانند. کمک های کوچک شما در کنار پیام امید نیازهای بزرگی را برآورده می کند